شما اینجا هستید

    آرشیو » روز پدر بهانه‌ای است برای قدردانی از تلاشگران خاموش و بی‌ادعا

سیزدهم رجب ولادت با سعادت امیرالمومنین علی (ع) روز پدر نامیده شده و این موضوع بهانه‌ای شد تا با گزارشی از تلاشگران خاموش و بی‌ادعا تقدیر کنم.

به گزارش پایگاه خبری ارومtv؛ سیزدهم رجب ولادت با سعادت امیرالمومنین علی (ع) روز پدر نامیده شده و این موضوع بهانه‌ای شد تا با گزارشی از تلاشگران خاموش و بی‌ادعا تقدیر کنم.

روز پدر، روزی برای بوسیدن دستان خسته تمام پدرانی که گرچه بهشت در زیر گام‌های‌شان جا خوش نکرده‌است، اما دستان‌شان عطر همان بهشت ناب را می‌دهد، پس می‌بوسم دست پدری که سال‌ها برای نان حلال جوانیش را داد.

پدر وقتی وارد خانه می‌شود، اگر چه خسته است اما خستگی را زیر لبخندی که شادی و امید در دل خانواده می نشاند، پنهان می‌کند، انگار با لبخند او در و دیوار هم به تبسم می‌نشینند.

نگاهش که مهر و عاطفه از آن می‌بارد، همسر و فرزندان را سیراب می‌کند و پژواک آن احساس قدردانی و افتخار آنان است که به چهره پدر می‌تابد.

من امروز را آذین می‌‌بندم و جشن و سرور بر پا می‌کنم تا آن نام بلند مرتبه‌ای که عظمت را به یاد می‌آورد، آرامش و اطمینان و عاشق بودن را در ذهن‌ها تداعی می‌کند را همیشه در اوج نگه دارم.

 با نزدیک شدن به روز پدر، یادی می‌کنم از فرزندانی که جشن روز پدر ندارند؛ فرزند شهدایی که تنها با آغوش کشیدن سنگ مزار پدرانشان، روزش را به او تبریک می‌گویند، فرزندانی که شب میلاد، تنها بغض را در چشمانشان حلقه می‌کنند.

یادی می‌کنم از پدران شهیدی که تمام سال‌ها منتظر هستند تا فرزندی از راه برسد و برایش جشن بگیرد.

یادی می‌کنم از پدرانی که در کنج سالمندان چشم انتظار فرزندانشان هستند که تا شاید این روز را به دلیل عظمتش از راه برسند و تبریک بگویند.

دعای شب رو روزم شفای پدرم است، خداوند هیچ فرزندی را بی‌پدر و مادر نکند

سعید موسوی از مرزبانان آذربایجان‌غربی با بیان اینکه، پدر ستون خانه است، گفت: پدرم چندین سال است که به دلیل بیماری نخاعی زمین‌گیر است حتی نیازهای اولیه زندگی خود را نمی‌تواند تامین کند.

وی بیان کرد: مادرم پرستار پدرم است اما چون سن و سالی ازش گذشته نمی‌تواند پدرم را جا به جا کرده نیازش‌هایش را برطرف کند بنابراین باید یکی از فرزندانشان در کنارش باشد.

موسوی گفت: هر روز بعد از ساعات کاری و اتمام وقت اداری نخست به خانه پدرم می‌روم تا آنچه نیازش است، برطرف کنم.

سعید بیان کرد: دعای شب رو روزم شفای پدرم است، خداوند هیچ فرزندی را بی‌پدر و مادر نکند.

پدران تا هستند قدرشان را بدانید.

سراغ ناهید عبادتی رفتم، فردی که ۸ سال پیش پدرش را در سانحه رانندگی از دست داده است، هر سوالی که درخصوص پدر می‌پرسیدم بی‌اختیار گریه می‌‌کرد.

لا به لای گریه‌هایش گفت: بی‌پدر بودن سخت است، در خانواده مادر سمبل مهر و عطوفت و پدر منشا نظم و مراقبت است و با فقدان پدر این مادر است که در عین عطوفت و مهربانی باید نقش ناظم و مدیر خانواده را نیز ایفا کند، همین نبود پدر، مسئولیت مادر را نه دو برابر بلکه چندین برابر می‌کند اما جای خالی پر را هیچ کس نمی‌تواند پر کند.

وی بیان کرد: از قدیم می‌‌گویند، دختران عزیز دوردانه بابا هستند، دختران بابایی هستند، بله من هم عزیز دوردانه بابام بودم، منم بابایی بودم، اما اصلا در این فکر نبودم که قرار است به این زودی تکیه‌گاه و پشتوانه‌ام رو از دست بدهم.

عبادتی عنوان کرد: اکنون ۸ سال است که روز پدر و روز تولدش را سرمزار برایش جشن می‌‌گیرم.

وی عنوان کرد: هر روز که از خواب بیدار می‌شوم، اولین خواسته‌ای که به ذهنم می‌رسد، این است که ای کاش خداوند یک فرصت دیگر برایم می‌داد تا بار دیگر در آغوشش بگیرم، پس پدران تا هستند قدرشان را بدانید.

در وطن خودم احساس غربت می‌کنم، فرزند دارم اما احساس تنهایی می‌کنم‌

کربلایی جبار حبیبی از شهروندان ارومیه و پدر ۱۱ فرزند در گفت و گو با خبرنگار اروم‌tv، عنوان کرد: سال ۹۹ به دلیل بیماری دیابت، تکرر ادرار داشتم که این موضوع فرزندانم را اذیت می‌کرد.

وی بیان کرد: اما همسرم با این موضوع کنار می‌آمد و همدم روزهای سختم بود اما متاسفانه به دلیل ابتلا به بیماری کرونا جان خود را از دست داد.

این پدر ۷۵ ساله عنوان کرد: بعد از فوت همسرم دختر کوچکم مدتی پرستارم بود اما بعد چندین ماه با رفتارها و حرکات خود نشان می‌داد که خسته شده است.

وی بیان کرد: از ۱۱ فرزند، که با پول کارگری بزدگشان کرده بودم کسی حاضر نشد کنارم بماند، بنابراین از خواهرم خواستم که مرا به سالمندان ببرد.

حبیبی بیان کرد: اکنون بیش از دو سال است که خانه‌ام، خانه سالمندان و دوستانم،  هم‌ سن و سال‌هایم هستند در این مکان کنار همدیگر زندگی می‌کنیم

وی در ادامه با حسرت گفت: در وطن خودم احساس غربت می‌کنم، فرزند دارم اما احساس تنهایی می‌کنم‌.

وی تصریح کرد:دلتنگ فرزندان و نوه‌هایم هستم می‌ترسم از دنیا برم و آرزو به دل بمانم.

کلام آخر؛ پدر و مادر تا در قید حیات هستند، قدرشان را بدانیم؛ دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست.

انتهای پیام/

لینک کوتاه مطلب : https://dornasasi.ir/?p=11998

برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد